خوێندەوەکانم

چکیده ای از کتاب های خوانده شده

چکیده ای از کتاب های خوانده شده

مطالبی که در این وبلاگ مطالعه می فرمایید گزییده ای از کتاب هایی است که مطالعه کرده ام
امید است که مفید باشد

نظر من درباره ی این کتاب:

در این کتاب کاملاً شفاف عادت هایی که ثروتمندان را ثروتمند کرده و فقیران را فقیرتر کرده بیان شده است.و خواننده در حین خواندن این کتاب درک می کند که چه عادت های اشتباهی داشته که باعث شده در لیست فقیران قرار بگیرد.

رابرت کیوساکی عاشق املاک است و بیشتر معاملات مالی که انجام داده و ثروتمند شده درباره ی خرید و فروش ملک بوده،این کتاب رو اگر بنگاه داران بخوانند خیلی براشون سودآور و مفید خواهد بود.فصل 8این کتاب فصل طلایی این کتابه،خیلی مفید و کاربردیه درباره ی ضرورت آموزش سواد مالی است.حتما در حین خواندن کل کتاب توجه خاص یا با تمرکز بیشتر فصل هشت رو مطالعه فرمایید.

                                                     

_به اعتقاد رابرت کیوساکی:"امروزه خطرناک ترین نصیحت به یک کودک این است که به مدرسه برو نمرات خوب بگیر و به دنبال یک شغل مطمئن باشی."

_ آموزش زیر بنای موفقیت است.همان طور که مهارت های تحصیلی بسیار حائز اهمیت هستند،مهارت های مالی و مهارت های ارتباطی نیز مهم اند.

_پدر تحصیل کرده اش به او توصیه می کرد که برای یک شرکت کار کند، پدر پولدارش به او یاد میداد که شرکت خودش را داشته باشد.

_پدر تحصیل کرده رابرت او را به زیرک بودن ترغیب می کرد،و پدر پولدارش به استخدام و به کارگیری افراد باهوش و زیرک.

_رابرت امیدوار است که بتواند به دیگران بفهماند که هر کسی می تواند به رفاه و خوشبختی نایل آید اگر فقط آن را انتخاب  کند.

_مدرسه بر روی مهارت های تحصیلی و حرفه ای تمرکز کمی کنند نه مهارت های مالی.

_پدر تحصیل کرده:"نمی توانم ازپس هزینه اش بربیایم."

پدر پولدار :"چگونه می توانم از پس هزینه اش بربیایم؟"

اولی یک جمله خبری است و دیگری یک جمله سوالی .یکی به شما اجازه می دهد بی خیال قضیه شوی و دیگری مجبورت می کند که به فکر فرو روی.

_هرچه ذهن قوی تر شود می توان پول بیشتری به دست آورد.

_"سخت درس بخوان تا بتوانی برای شرکتی خوب کار کنی"دیگری توصیه می کرد:"سخت درس بخوان تا بتوانی شرکت خوبی تاسیس کنی."یکی می گفت: "دلیل این که ثروتمند نیستم داشتن شما بچه ها است."

دیگری می گفت:"دلیل این که باید ثروتمند شوم داشتن شما بچه ها است."

_یکی اعتقاد داشت خانه مان بزرگ ترین سرمایه گذاری و بزرگ ترین دارایی مان است؛دیگری بر این باور بود که خانه مان یک  بدهی است و بسیار متذکر می شد که اگر روزی خانه ات بزرگ ترین سرمایه گذاری ات باشد مطمئن باش که با مشکل مواجه خواهی شد.

_دیگری به خو اتکایی کامل مالی اعتقاد داشت.او به شدت با ذهنیت حمایت گرایی مخالف بود و توضیح می داد که این نگرش چگونه باعث ایجاد افراد ضعیف و به لحاظ مالی نیازمند می شود.او بر کفایت مالی خود اشخاص تاکید می کرد.

_یکی تقلا می کرد تا چند دلار صرفه جویی کند،دیگری به سادگی اقدام به سرمایه گذاری می کرد.یکی به من یاد داد که چگونه یک رزومه (سابقه کاری) تاثیرگذار بنویسم به طوری که بتوانم شغل خوبی پیدا کنم.دیگری به من آموخت که چگونه طرح های تجاری و مالی قوی بنویسم به طوری که بتوانم شغل ایجاد کنم.

_پدر پولدارم همیشه خود را فردی ثروتمند می خواند و می گفت:"من مرد ثروتمندی هستم و افراد ثروتمند این کار را نمی کنند.حتی زمانی که بعد از یک شکست مالی بزرگ ورشکسته شد همچنان خود را مردی ثروتمند می دانست."او خود را به واسطه گفتن این جملات بیمه می کرد:"بین فقیر بودن و ورشکسته شدن تفاوت هست.ورشکستگی موقتی است و فقیر همیشگی.

_پدر بی پولم می گفت:"من علاقه ای به پول ندارم یا پول اهمیتی ندارد."

پدر پولدارم همیشه می گفت:"پول قدرت است."

_ اگر بر سر هر دو راهی دسیدی،راهی را انتخاب کن که کمتر پیموده شده است و همین امر باعث ایجاد تمامی تفاوت ها خواهد شد.

_ پول شکلی از قدرت است.اما قدرتمندتر از آن آموزش مالی است.پول می آید و می رود اما اگر درباره نحوه کارکرد پول آموزش دیده باشی نسبت به آن قدرت می یابی و می توانی ثروت سازی را از نو آغاز کنی.

_درس1:ثروتمندان برای پول کار نمی کنند.

درس 2:ضرورت آموزش سواد مالی چیست؟

درس3:به فکر تجارت خودتان باشید.

درس4:تاریخچه مالیات ها و به قدرت رسیدن شرکت ها

درس5:ثروتمندان پول می آفرینند.

درس6:برای یادگیری کار کن نه برای پول.

_شما فقط زمانی فقیر هستید که تسلیم شوید.

_فرصت ها می آیند و می روند.دانستن این که چه زمانی تصمیمات سریع بگیرید،مهارت مهمی است.

_زندگی با هر بار هل دادن به تو می گوید بلند شو چیزی است که می خواهم به تو یاد بدهم.

_طبقه ی فقیر و متوسط برای پول کار می کنند،طبقه ی ثروتمند کاری می کنند که پول برای آن ها کار کند.

_یادگیری واقعی مستلزم انرژی، اشتیاق و یک تمایل سوزان است.عصبانیت، بخش بزرگی از این فرمول است،زیرا اشتیاق ترکیب عصبانیت و عشق است.

_به اکثر افراد هرچه پول بیشتری بدهی تنها قرض بیشتری به بار خواهند آورد.

_پرهیز،یکی از بزرگ ترین تله های زندگی است.

_وقتی شخصی می گوید که نیازمند است شغلی پیدا کند،به احتمال زیاد این سخن او بر اساس عاطفه و احساس است این تفکر او ناشی از ترس از بی پولی است.

_اگر شما ابتدا ترس و هراس را مهار نکنید و پولدار شوید تنها یک برده پردرآمد خواهید بود.

_علت اصلی فقر یا مشکلات مالی ترس و نادانی است.نه اقتصاد یا دولت یا ثروتمندان .ترس و نادانی است که افراد را در این دام نگه می دارد.

_ دو احساس ترس و هوس می توانند شما را به سوی بزرگترین دام زندگی سوق دهند.

_در گذشته نیز تمدن های بزرگ زمانی متلاشی شدند که شکاف مابین دارا و ندار بیش از حد عمیق شد.

_اگر مدارس به افراد درباره ی پول آموزش می دادند،پول بیشتر و قیمت های پایین تری داشتیم اما مدارس صرفاً بر آموزش نحوه کار کردن برای پول تمرکز می کنند نه نحوه ی مهار قدرت پول.

_یاد بگیرید که احساسات و عواطف تان را برای فکر کردن به کار گیرد نه این که فکرتان را در خدمت احساساتتان قرار دهید.

_ پسرها به کار کردن ادامه دهید و نیاز به یک حقوق ثابت را فراموش کنید،به این ترتیب زندگی بزرگ سالی تان راحتتر خواهد شد،سعی کنید همچنان رایگان کار کنید و در عوض از مغزتان استفاده کنید.

_بازنشستگی به معنای کار نکردن نیست.بازنشستگی برای من و همسرم یعنی انجام کارهای مورد علاقه مان در حالی که ثروتمان همچنان به طور خودکار افزایش می یابد.

_اگر می خواهی ثروتمند شوی ،لازم است سواد مالی داشته باشی.

_اگر می خواهید در طولانی مدت ثروتمند باشید،حسابداری مهم ترین رشته است.

_ شما باید فرق بین یک دارایی و یک بدهی را بدانید و دارایی ها را خریداری کنید.اگر می خواهید ثروتمند باشید این تمام چیزی است که باید بدانید .

_افراد ثروتمند دارایی می خرند،افراد فقیر و طبقه متوسط بدهی می خرند.

_دارایی،چیزی است که پول در جیب می ریزد،بدهی،چیزی است که پول از جیب در می آورد.

_اگر می خواهید ثروتمند شوید،صرفاً عمرتان را صرف خرید دارایی ها کنید.

_پول بیشتر به ندرت مشکلات مالی فرد را حل می کند،هوش باعث حل مشکلات می شود.

_ژاپنی ها از سه قدرت آگاه بودند:"قدرت شمشیر،جواهر و آینه"

شمشیر تمثیل قدرت سلاح هاست.آمریکا میلیاردها دلار خرج اسلحه کرده است و از این رو،قدرت برتر نظامی در دنیاست.

"جواهر"نشانه قدرت پول است.

"آینه"تمثیل قدرت خودآگاهی است.

این خودآگاهی بر طبق افسانه ژاپنی،ارزشمندترین این سه است.

_ یک فرد باهوش افرادی را استخدام می کند که از او باهوش ترند.

_مدارس برای تولید کارکنان خوب طراحی شده اند و نه کارفرمایان خوب.

_این فلسفه که افزایش حقوق به معنای آن است که می توان خانه بزرگتری خرید یا پول بیشتری خرج کرد فنداسیون جامعه بدهکار امروزی است.

_اقدامات خود را تنها بر خرید دارایی های درآمدزا متمرکز کنید.

_ثروتمندان ،دارایی می خرند.

فقرا،فقط هزینه می کنند.

طبقه متوسط،بدهی هایی می خرند که فکر می کنند دارایی است.

_املاک و موقعیت آن ها مهم ترین عامل در موقعیت هر نمایندگی است.

_"مواظب کسب و کار خودت باش"مشکلات مالی غالباً نتیجه مستقیم کار کردن تمام عمر برای شخصی دیگر است.

_برای این که به لحاظ مالی امنیت یابید، لازم است که به فکر تجارت خودتان باشید.

_ دارایی واقعی در چند دسته مختلف جای می گیرند:

1-تجارت هایی که نیازمند حضور من نیستند .من مالک آن هستم،اما آن ها را افراد دیگری مدیریت کنند.اگر مجبور باشم آنجا کار کنم،دیگر یک تجارت نیست بلکه تبدیل به شغلم می شود.

2-سهام

3-اوراق قرضه

4-شرکت های سرمایه گذاری

5-املاک درآمدزا

6-سفته ها

7-حق امتیازهای مربوط به مالکیت معنوی همچون موسیقی،نمایشگاه ها ،حق اختراع

8-هر چیز دیگری که ارزش،درآمدزایی و بازار آماده ای دارد.

_پدر پولدارم مرا ترغیب کرد که دارایی هایی را فراهم کنم که عاشق آن ها هستم."اگر عاشق آن نباشی،مراقب آن نخواهی بود."

_همین طور که جریان نقدینگی تان رشد می کند،می توانید اقدام به خرید چند کالای لوکس و تجملی کنید.یک تفاوت مهم در این است که افراد ثروتمند،آن ها را در وهله آخر می خرند در حالی که افراد فقیر و طبقه ی متوسط،معمولاً در وهله ی اول اقدام به خرید کالاهای تجمی می کنند.

_فلسفه ی کاپیتالیستی با منطق مالی تناسب بیشتری دارد.

_باهوش باش،تا زیاد به این طرف و آن طرف هل داده نشوی.

_IQمالی شامل چهار حوزه مهارتی است:

1-حسابداری:سواد مالی توانایی خواندن و درک اظهارنامه های مالی است.

2-سرمایه گذاری:علم پول سازی از پول.

3-درک بازارها:علم عرضه و تقاضا.

4-قانون

_یک شرکت می تواند کارهای بسیار زیادی انجام دهد که یک فرد به تنهایی مجاز به انجام آن نمی باشد.

_نداشتن اطلاعات فنی چندان ما را به عقب نمی راند بلکه فقدان اعتماد به نفس نقش بیشتری در این عقب ماندگی دارد.

_غالباً در دنیای واقعی فرد زیرک نیست که پیش می رود بلکه فرد جسور است که پیشرفت می کند.

_ نبوغ مالی مستلزم داشتن دانش مالی و شهامت در کنار یکدیگر است. اگر ترس بیش از حد قوی باشد نبوغ مالی سرکوب می شود.

_300سال قبل ،زمین ثروت به شمار می رفت،بنابراین هر کسی که زمین داشت ثروتمند بود.

سپس کارخانجات و تولید پا به عرصه ظهور گذاشتند و آمریکا،بر جهان حکم فرما شد.صنعتگرایان صاحب ثروت شدند.امروزه عصر اطلاعات است.شخصی که به روزترین اطلاعات را دارد صاحب ثروت است.

_ افراد کمی می فهمند که شانس،ایجاد شدنی است.درست مانند پول و اگر می خواهید خوش شانس باشید باید برای بدست آوردن آن تلاش کنید.

_قوی ترین دارایی که همگی ما داریم ذهن مان است.اگر به خوبی آموزش ببیند،می تواند ثروت عظیمی را در یک آن تولید کند.

_مشکل مربوط به سرمایه گذاری های "امن"این است که آن ها اغلب سود کمتری دارند.معاملات واقعاً مناسب،به افراد تازه کار پیشنهاد نمی شود.

_هرچه هوش مالی تان بالاتر باشد درک این که یک معامله خوب است یا بد ساده تر می شود.

_فرصت های عالی با چشمان تان دیده نمی شوند ؛آنها با ذهنتان دیده می شوند.

_ما با اشتباه کردن یاد می گیریم و با زمین خوردن،راه رفتن را می آموزیم.اگر هیچ گاه زمین نخوری،هیچ گاه راه نخواهی رفت.

_وقتی نیاز به مشورت دارید اطمینان حاصل کنید که فرد مشاور را آگاهانه انتخاب می کنید.

_دانسته های شما بزرگترین ثروت شماست و نادانسته هایتان بزرگ ترین ریسک شما.

_هوش مالی،یک همیاری بین حسابداری،سرمایه گذاری،بازاریابی و قانون است.

_برای پدر تحصیل کرده ام امنیت شغلی همه چیز بود.برای پدر پولدارم یادگیری به معنای همه چیز بود.

_پدر پولدارم،به من توضیح داد که سخت ترین قسمت اداره یک شرکت،مدیریت افراد است.

_توصیه من برای جوانان این است که به دنبال کار برای یادگیری باشند نه یک درآمد.

_وقتی با بزرگسالانی صحبت می کنم که می خواهند راه رسیدن به پول بیشتر را یاد بگیرند،همواره یک چیز را توصیه می کنم،دیدن دورنمای زندگی شان به جای صرف کارکردن برای پول و امنیت،که قبول دارم مهم هستند.

_من اغلب پیوستن به یک شرکت بازاریابی شبکه ای را توصیه می کنم تا مهارت های فروش را یاد بگیرند.

_متأسفانه ضرب المثل قدیمی نمی توان به یک سگ پیر حقه های جدید آموخت واقعیتهایی در خود دارد.اگر شخصی عادت به تغییر نداشته باشد تغییر کار سختی است.

_زندگی بسیار شبیه به سالن ورزش است.دردناک ترین قسمت آن تصمیم به رفتن است.وقتی که از ین مرحله می گذرید،آسان می شود.

_امروزه در ایالات متحده،اتحادیه معلمان،بزرگ ترین و ثروتمند ترین اتحادیه ها است.

_برای موفقیت به مهارت اصلی مدیریتی زیر نیازمندید:

1-مدیریت جریان نقدینگی 

2-مدیریت سیستم ها از جمله خودتان و زمان بودن با خانواده

3-مدیریت افراد

_مهم ترین مهارت های تخصصی،فروش و درک بازاریابی هستند.این امر شامل قابلیت فروش و برقراری ارتباط است که مبنای موفقیت شخصی است.مهارت های ارتباطی همچون نوشتن،صحبت کردن و مذاکرهکردن برای یک زندگی سرشار از موفقیت حیاتی هستند.

_به نظر من هیچ مهارتی مهم تر از فروختن و بازاریابی نیست.کسب این مهارت ها برای بیشتر افراد اساساً به دلیل ترس شان از طردشدن امری دشوار است.عملکرد درست در برقراری ارتباط،چانه زنی و کنترل ترس از طرد شدن زندگی را ساده تر می کند.

_برای دریافت پول،باید پول داد.

_پدر تحصیل کرده به جای تمرکز بر مهم ترین قانون پول"بده تا دریافت کنی"بر کار سخت تر برای درآوردن پول بیشتر تمرکز می کرد.

_به پنج دلیل زیر ممکن است همچنان ستون دارایی تان اندک باشد:

1-ترس

2-بدبینی

3-تنبلی

4-عادت های بد

5-خودپسندی

_ اصلی ترین دلیل ناکامی مالی این است که اکثر افراد محتاطانه بازی می کنند.آنها آن قدر از باخت می ترسند که می بازند.

_"فرانک تار کنتون"بازیکن بزرگ NFL:"بردن به معنای نترسیدن از باخت است."

_هیچ آدم ثروتمندی را ندیده ام که هرگز  پول از دست نداده باشد.

_ همه دوست دارند به بهشت بروند اما هیچ کسی دوست ندارد بمیرد.

_اکثر آدم ها آن قدر از باختن می ترسند که می بازند؛آنها می بازند چون بیش از حد محتاطانه بازی می کنند.

_بازنده ها از شکست پرهیز می کنند.از طرفی شکست بازندهها را تبدیل به برنده می کند.

_نکته این است که تردیدها و بدبینیها اکثر افراد را فقیر نگه می دارد و باعث می شود محتاطانه بازی کنند .دنیای واقعی صرفاً منتظر توست تا پولدار شوی.

_پدر پولدار می گفت:"بدبین ها هیچ وقت نمی برند"؛تردید و ترس بررسی نشده موجب ایجاد بدبینی می شود.

_بدبین ها انتقاد می کنند و برنده ها تحلیل.

_پدر پولدار توضیح می داد که انتقاد باعث کور شدن و تحلیل باعث باز شدن چشمها می شود.تحلیل به برنده ها اجازه می دهد تا دریابند که منتقد ها کور هستند و فرصت هایی را ببینند که دیگران از آن غافل ماندهاند کلید هر موفقیتی است.

_شخصی که به جای تحلیل نقد می کند،اجازه می دهد تردیدها و ترس هایش به جای باز کردن چشمانش ذهنش را ببندند.

_  الگوی فکری افراد فقیر:آنها به جای تحلیل انتقاد می کنند.

_چگونه بر تنبلی فائق آیید؟پاسخ اندکی طمع است بدون اندکی طمع میل به داشتن چیزی بهتر و پیشرفت حاصل نمی شود.

_اندکی طماع باشید!این بهترین علاج برای تنبلی است.

_ کاری را انجام بده که در قلبت احساس می کنی کار درستی لست،چون به هر حال از تو انتقاد خواهند کرد.اگر انجامش دهی تو را لعنت خواهند کرد و اگر انجامش ندهی هم تو را لعنت  خواهند کرد.

_ابتدا باید سهم خود را بپردازید،تا به لحاظ مالی و ذهنی قوی تر شوید.

_خودپسندی،یعنی خود به علاوه جهل.

_پدر پولدارم می گفت:"دانسته هایم برایم پول می سازند،مجهولاتم پولم را از بین می برند.

_متوجه شده ام که بسیاری از افراد،از خودپسندی برای مخفی نگه داشتن جهل شان استفاده می کنند.

_ابتدا در آموزش سرمایه گذاری کنید؛تنها دارایی واقعی که در این جهان دارید ذهنتان است.

_افراد خودپسند یا منتقد اغلب آدم های با عزت نفس پایینی هستند که از ریسک کردن می ترسند.

_یک هشدار:"به افراد فقیر یا ترسیده گوش نکنید."

_سرمایه گذاران عاقل،یک سرمایه گذاری وقتی می خرند که محبوب نیست.

_شما چیزی می شوید که می خوانید.

_افرادی که عزت نفس پایین و تحمل کمی در قبال فشار مالی دارند، هرگز نمی توانند ثروتمند شوند.

_افراد فقیر،عادت های فقیرانه دارند،یک عادت بد رایج"پناه بردن به پس اندازها "است.ثروتمندان می دانند که از پس اندازها فقط برای خلق پول بیشتر استفاده می شود نه پرداخت صورتحساب ها.

_تقلید کردن،یادگیری واقعی است.

_اگر می توانستم تنها یک ایده در ذهنتان بکارم آن ایده این بود که هر وقت احساس کردید به چیزی نیاز دارید اول آن را بدهید و چندین برابرش نزد شما باز خواهد آمد.این امر در مورد پول،لبخند،عشق و دوستی صادق است.

_خدا نیازی به دریافت ندارد،بلکه انسان ها نیاز به دادن دارند.

_وقتی صحبت از پول،عشق،شادی،فروش و قرارداد به میان می آید،تمام چیزی که باید به خاطر سپرد این است که اول خواسته ات را ببخش تا چند برابرش به تو بازگردد.

_"آموزش بده تا دریافت کنی"من متوجه شده ام که هرچه خالصانه تر به افراد طالب یادگیری آموزش می دهم چیزهای بیشتری یاد می گیرم.

_سودآوری یک قرارداد بستگی به وجود دو عنصر دارد یکی معامله و یکی تغییر.

_سود تو زمانی حاصل می آید که می خری،نه وقتی که می فروشی.

_اگر می خواهی پولدارتر شوی ابتدا بزرگتر فکر کن.

_برای دریافت پاداش مالی باید پیش از هر چیز دست به عمل بزنی.همین الان دست به کار شو.

_این ایده که پول سازی نیاز به پول دارد تفکر افراد فاقد تخصص مالی است.

_پول تنها یک ایده است.اگر پول بیشتری می خواهید،صرفاً تفکرتان را تغییر دهید.

_با هر دلاری که وارد دستتان می شود شما و تنها شما قدرت تعیین سرنوشتتان را دارید.اگر آن را احمقانه خرج کنید،تصمیم گرفته اید،فقیر باشید. اگر آن را خرج بدهی ها کنید به طبقه متوسط می پیوندید.اگر آن را در ذهنتان سرمایه گذاری کنید،نحوه به دست آوردن دارایی ها را یاد گرفته اید،انتخاب با شماست؛تنها باشماست.

_آینده شما و کودکان تان بواسطه انتخاب هایی که امروز انجام می دهید مشخص می شود،نه فردا.

 

                           پایان 05/07/1399

 

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی